خلاصه داستان : پس از یک حمله، پیشخدمتی مهربان تصمیم می گیرد از شغل خود استعفا داده و به خانه انسانهای سالخورده نقل مکان کنند...

خلاصه داستان : شیادی برای استخدام، شناخته شده به عنوان کارشناس روی حیله و تزویر، استخدام برای خراب کردن زندگی یک پدر و پسر با جلوه دادن اینکه او یکی از افراد خانواده است .

خلاصه داستان : داستان فیلم در مورد آقای وو ، ستاره ی سینمای هنگ کنگ می باشد که به اشتباه توسط یک گروه ۶ نفره از خلافکاران دزدیده میشود. این فیلم براساس داستانی واقعی در سال ۲۰۰۴ ساخته شده است و در آن آقای وو به جای یک پلیس دزدیده شده است ...

خلاصه داستان : رقابتی بین دو برادر باعث می شود که هرج و مرجی در سرتاسر دنیای تجارت بوجود آید .آیا برادر کوچکتر می تواند برادر حریص بزرگترش را در بازی خودش شکست دهد ...

خلاصه داستان : کن پس از اینکه دیگر با سازمان مبارزه با مواد مخدر مواجه می شود، تصمیم به بازگشت می گیرد تا از باقیمانده دوران بازنشستگی اش لذت ببرد. اما طولی نمی کشد که تفریحش تبدیل به جهنم می شود، آن هم توسط شخصی که دست پرورده خود او بوده و اکنون برای پلیس بین الملل کار می کند ...

خلاصه داستان : سال ۱۹۶۳، یک مهاجر غیرقانونی به نام هو (دانی ین) به هنگ کنگ حکومت بریتانیا ربوده شده است. او مهارت های رزمی فوق العاده ای دارد، او به دنیای زیرزمینی وارد می شود و با ...

خلاصه داستان : "وا" مجرم رو به مرگ وقتی متوجه می شود تنها 4 هفته فرصت دارد، تصمیم می گیرد انتقام پدرش را بگیرد. بعدها او از سرقتی با موفقیت فرار می کند اما کارآگاه "سان" او را تعقیب و دستگیر می کند. اما این بازی فقط یک برنده دارد...

خلاصه داستان : پس از غیبتی طولانی، یک استاد شمشیرزنی که خون اشرافی در بدنش جریان دارد، به قصر امپراتوری باز می گردد تا در شب سال نو یک استاد منزوی دیگر را به چالش بکشد. در روزهای قبل از دوئل، اتفاقات عجیبی در قصر رخ می دهد که...

خلاصه داستان : فیلم در مورد جنگ های داخلی صورت گرفته در چین بر اساس یک رمان ژاپنی است...

خلاصه داستان : "نیک" یه مامور ویژه است که در یک گروه خلافکاری آسیایی نفوذ کرده تا بتواند شخصی به اسم "بانکر" را دستگیر کند. بعد از مدت 8 سال نیک موفق میشود مدارک کافی برای دستگیری بانکر را جمع کند ولی همین موقع بهش دستور میرسد که همچنان به ماموریتش ادامه بدهد تا کسی که بانکر برایش کار میکند را گیر بیندازد و از این طریق کل تشکیلات گروه از هم بپاشد. با گذشت زمان نیک متوجه میشود که حالا دیگر به درآوردن پول راحت و داشتن قدرت عادت کرده و برایش سخت است که بخواهد از نقشش بیرون بیاید و دوباره تبدیل به یک پلیس شود و …